مستر جیکاک معروف به سیدجیکاک جاسوس انگلیسی بود که به دستور ملکه انگلستان برای جلوگیری از ملی شدن صنعت نفت به مناطق نفت خیز ایران اعزام شد و هفت سال در بین عشایر بختیاری زندگی کرد و بافرهنگ و لهجه آنان کامل آشنا شد.
جیکاک بعد از هفت سال اعلام کرد که سید هست و برای اثبات حرف خود کراماتی را نشان داد. جیکاک عصایی داشت که وقتی آن را به بدن کسی میزد به خاطر وجود خازنی در ته عصا به آن فرد شوکی داده میشد و یا ریش مصنوعی ضد آتش خود را آتش میزد و شعلهور نمیشد و حتی آتش را به زیر عبای ضد آتش خود قرار میداد ولی نمیسوخت و به مردم میگفت من سید واقعی هستم و اگر سادات دیگر راست میگویند شعله آتش را به لباس خود بزنند و ...
این جاسوس MI6 با فن بیان و با کرامات بسیاری که داشت در بین مردم محبوبیت خاصی پیدا کرد و در اواخر دهه 1320 خورشیدی، فرقهای را در منطقه? بختیاری، بویراحمد و خوزستان ایجاد میکند که طلوعیان یا سروشیان نام داشت.
سید جیکاک به هنگام ملی شدن صنعت نفت، با گشتوگذار میان عشایر بختیاری این شعار را به گویش بختیاریبرای آنها طرح نمود: "تو که مهر علی مین دلته ملی شدن صنعت نفت سی چنته" یعنی تو که مهر علی را در دل داری برای چه به دنبال ملی شدن نفت هستی!!!
و امروز باگذشت زمان و با بالا رفتن شعور و آگاهی مردم بازهم هستند کسانی که مانند سیدجیکاک با کلامی که صادق نیست و زشت است مدام در گوش ما زمزمه میکنند که توکه مهر علی مین دلته انرژی هسته ای سی چنته!!!
آن ها بجای دعوت کردن ما برای نزدیک کردن آتش به لباسمان، راه به جهنم رفتن را نشانمان میدهند و بعضی دیگر بجای عصای شوک دار، داس را به ما نشان میدهند و بعضی دیگر ما را متهم به بیسواد بودن میکنند و ....
اما حرف دل من اینست که اگر سیدجیکاک این اقدامات را انجام میداد تا صنعت نفت ما ملی نشود حداقل یکبیگانه و دشمن بود اما چرا امروز خود ما تیشه به ریشه آن چیزی میزنیم که حق مسلم ماست؟
مگر گناه 850000 ایرانی بیمار چیست که برای درمان به سوخت 20 درصد احتیاج دارند اما حال مجبوریم آنان را برای درمان به خارج بفرستیم تا مثل جانبازان شیمایی در آلمان بجای درمان بر روی آنان آزمایش انجام دهند؟
بااینحال مانند رهبر معظم انقلاب که در روند مذاکرات دخالت نمیکنند و فقط و فقط از تیم مذاکرهکننده حمایت میکنند ما نیز از تیم مذاکرهکننده حمایت میکنیم اما برای آینده کشورمان با این دشمنان، همچنان دلواپسیم و میلرزیم اما دل خوش می کنیم به جهنمی که با این مذاکرات دارند برایمان می سازند!!!...
http://sayberi174.persianblog.ir/
عناصر فراری از کشور اصلاح طلبند!
کسانی هستند که خود را پشت دولت اعتدال و نام مقدس خبرنگاری مخفی کردهاند ولی به هیچ یک از ارزشهای ملی و دینی اعتقاد و علاقهای ندارند و منتظر فرصتی برای انتقامگیری از کشور لطمه به حیثیت جامعه خبرنگاری هستند.
به گزارش جهان؛ یکی از شاخصههایی که با جریان اصلاحطلبی عجین شده است غربزدگی و ارزشگریزی است! در دوران حاکمیت اسفناک اصلاحطلبان از سالهای 76 تا 84 در دو دولت و مجلس ششم حجم انبوهی از اظهارنظرها در مکتوبات و سخنرانیها، علیه ارزشهای دینی و انقلابی و حتی ملی بیان شد. حمله به قیام کربلا، مناقشه در عصمت انبیا و ائمه علیهم السلام، توهین به احکام اسلامی و مراجع عظام تقلید، اهانت به مقدساتی مانند مهدویت و ولایت فقیه و شهدا، و صدها مورد دیگر با شیوههای مختلف در روزنامهها و نشریات و سخنرانیهای افراد جریان اصلاحطلب در تاریخ ثبت شده است.
این سخنان از قلم و زبان کسانی صادر میشد که بعضا در راس این جریان بودند و افکار و روزنامههای اصلی این جریان را رهبری میکردند و هیچگاه از سوی سایر افراد این جریان مورد عتاب و حتی یک اعتراض کوچک واقع نشدند و چه بسا به بهانه شعار اغواگر آزادی بیان تا حدودی از این جماعت افراطی و توهین کننده به ارزشها نیز حمایت میشد و حتی اعتراض به آنها با هجمه مواجه میگردید.
البته بیان این سخنان به بزرگان اصلاحطلب خلاصه نمیشد. تولید محتواهای اهانتآمیز هم از سوی وزرای جریان اصلاحات، هم معاونین رییس جمهور وقت، هم نمایندگان اصلاح طلب مجلس، هم روشنفکران داخل در این جریان، و هم اصحاب رسانه منتسب به این جریان مانند نویسنده و خبرنگار و ... به وفور شنیده ودیده میشد!
در آن زمان به صراحت هشدار داده میشد که برخی مطبوعات پایگاه دشمن شدهاند و برخی در بدنه دولت به دنبال اصلاحات امریکایی در کشور هستند. اما از سوی رهبران جریان اصلاحات این هشدارها ندید گرفته میشد و حتی تا به امروز تشری مناسب به این افراد دیده نشده است.
در میان این طیف، افراد بسیاری که آن روز همگی مورد حمایت جریان اصلاح طلب بودند، امروز در خارج از کشور علیه ملت و نظام فعالیت میکنند تا معلوم شود که اولا آن هشدارها درست بوده است وثانیا این عده در همان سالها نیز مشغول خوش خدمتی به اربابان خود بودند و با نقاب اصلاحات، منافقانه در لایههای مهم کشور نفوذ کرده بودند.
از میان نمایندگان مجلس ششم، فاطمه حقیقتجو و رجبعلی مزروعی، از بین معاونین و وزرای دولت مهاجرانی و فریبا داوی مهاجر، از طیف به اصلاح روشنفکر سروش و کدیور نمونه هایی هستند که هم اینک در خارج از کشور به عقدهگشایی علیه ملت مشغول هستند.
در این میان روزنامهنگارانی نیز از این جریان به دامن دشمنان این ملت آرمیدهاند:
-«مسیح علینژاد»، روزنامهنگار فراری خارج از ایران که سالها در روزنامههای اصلاحطلب خبرنگاری میکرد و از نویسندگان روزنامه اعتماد ملی وابسته به کروبی بود که هم اینک در خارج از کشور ضمن کارهای خلاف عفت، دختران ایرانی را به کشف حجاب دعوت میکند.
-«نیکآهنگکوثر» کاریکاتوریست نشریات زنجیرهای که سالها در نشریات اصلاحطلب کاریکاتور میکشید و مورد حمایت این جریان بود.
-«اکبر گنجی» را میتوان نمونه تمام عیار یک تندروی دو آتشه دانست که سالها با نشریات اصلاح طلبان همکاری داشت و حتی هنگامی که به دلیل مقالات اهانتآمیز و دروغ خود به زندان افتاد سران اصلاحات به حمایت از وی برخاستند. او در کنفرانس ننگین برلین هم حاضر بود. وی هم اینک در شبکههای خارجی حتی به انکار امام زمان عجل الله فرجه و اصل تشیع نیز میپردازد!
-«محسن سازگارا» از اعضای روزنامه جامعه که در انتخابات شورای شهر دوم نامزد انتخابات هم بود و مردم تهران به وی رای ندادند. او در شبکههای خارجی در فتنه 88 به آشوبطلبان خط فکری میداد.
-«علی اصغر رمضانپور» روزنامهنگار و مفسر شبکه بیبیسی فارسی و مدیر شبکه رها میباشد. وی در دوره وزارت احمد مسجدجامعی، معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بود!
- محمدجواد اکبرین روزنامه نگار که در روزنامههای اصلاحطلب نشاط و عصر آزادگان مطلب می نوشت و از روحانیون شاگرد و حامی مرحوم منتظری بود که هم اینک از کسوت روحانیت خارج شده و در خارج علیه اسلام و نظام فعالیت میکند!
-فرناز قاضی زاده که در کارنامه خود کار در روزنامههایی چون حیات نو،زن، نشاط، ایرانیان، هم میهن را دارد و اکنون با کنار گذاشتن حجاب، مجری بیبیسی فارسی است!
-از تازهترین فراریهای روزنامهنگارهای اصلاحطلب میتوان به «مجتبی واحدی» اشاره کرد. او سردبیر روزنامه آفتاب یزد به شدت حامی رییس جمهور اصلاحات است. او پس از فتنه 88 از کشور گریخت. به این فهرست اضافه کنید علی افشاری، مسعد بهنود، یوسفی اشکوری، محمدرضا جلاییپور و ... را.
با روی کار آمدن دولت موسوم به اعتدال بخش زیادی از خبرنگاران و افراد جریان اصلاحطلب فعالیت خود را آغاز کردند و در همین مدت در روزنامههای اینان مجددا توهین به احکام اسلامی مانند شهادت زنان و قصاص و اهانت به غدیر و عقاید شیعه مثل عاشورا مجددا دیده شده است. اما به نظر میرسد خطر حضور روزنامهنگاران و خبرنگاران عاشق غرب همچنان در بین این جریان وجود دارد.
در هفته اخیر خبر پناهنده شدن دو خبرنگار از «ایسکانیوز» (مدیر روابط عمومی ستاد انتخاباتی حجتالاسلام حسن روحانی در انتخابات سال 92) و روزنامه «ایران ورزشی» در خبرها شنیده شد که نشان از این دارد افراد گریزان از ملت همچنان نیز وجود دارد!
دولت اعتدال و به خصوص وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که با دست و دل بازی راه را برای این افراد باز کرده است، باید به شدت مراقب باشد تا مناصب فرهنگی و گلوگاه های مهم سیاسی و فرهنگی را در دست این افراد نسپارد. تجریه گذشته جریان اصلاحات نشان داده است از بهایی و سلطنت طلب و منافق و دشمنان ملت در این جریان حضور دارند و این جریان هیچ گاه حاضر به مرزبندی شفاف با این جریانات نیست. چنانچه تا همین امروز پاسخ روشنی از رسانههایی که خبرنگاران آنها در هفته اخیر درخواست پناهندگی دادهاند دیده نشده است.
در حالی که دو خبرنگار ما در حین انجام وظیفه در سقوط هواپیما در آلمان جان خود را از دست دادند، دو خبرنگار دیگر که برای مخابره دو رویداد ملی یکی مذاکرات هستهای و دیگری مسابقه تیم ملی فوتبال ایران به خارج از کشور رفتهاند، بدون توجه به منافع ملی و آبروی کشور در آن سوی مرزها از کشور و ملت بریده و در خواست پناهندگی میدهند و این سو از دست اندرکاران فرهنگی کشور هنوز صدای درخوری بلند نشده است.
به نظر میرسد نظارت بیشتری به خبرنگاران جریان اصلاحات باید صورت گیرد تا آبروی نظام و کشور را بازیچه امیال دون خود قرار ندهند چرا گویا هنوز کسانی هستند که خود را پشت دولت اعتدال نام مقدس خبرنگاری مخفی کردهاند ولی به هیچ یک ارزشهای ملی و دینی این ملت اعتقاد و حتی علاقهای ندارند و منتظر فرصتی برای انتقامگیری از کشور لطمه به حیثیت جامعه خبرنگاری هستند. مسالهای که مسئولان فرهنگی و امنیت نباید به سادگی از آن بگذرند.
http://layali.parsiblog.com/
سلام به ملت نامحرم ایران. امیدوارم حال همتون خوب خوب باشه. خیلی خوشحالم که این روز ها همهجا اسمی از من هست. تا جایی که حتی برام اسم جدید هم ساختن و بجای فکت شیت به من میگن گزارش برگ.
آقا دم همتون گرم نمیدونستم اینقدر پیش شماها خاطرم عزیزه وگرنه به محمدجواد جون میگفتم زودتر ازینا منو اعلام کنه مثل داداشم جان که هنوز مذاکرات تموم نشده بود زودی منو اعلام کرد.
خب حتماً برای همه شما سؤال پیش اومده من کی هستم و چی میخوام بگم و برا چی هی اسم منو می برن، پس من هم میخوام خودمو برای همه شماها معرفی کنم تا بهتر منو بشناسین فقط جون داداش برام جوک نسازین.
جونم براتون بگه فکت شیت در کشورهای دیگه مثل آمریکا استنباطیهست که دولتمردان اون کشور جمعبندی و تفاسیر حول یک اتفاق مهم بینالمللی و حتی داخلی برای معرفی دستاوردهای خودشون رو بهصورت کلی بیان میکنن تا به ملتشون بگن : ببینین ما همچین کارایی کردیم و برین حالشو ببرین.
اما تو ایران قضیه برعکس هست و از اونجایی که ملت ایران برای دولت نامحرم هستن از ارائه من به مردمخودداری می کنن تاکسی متوجه نشه توی مذاکرات لوزان (به قول آقای عراقچی لویزان) چه دستاوردهایشگرفی دولت کسب کرده که اونسرش ناپیداست.
البته من تازه متوجه کاربردهای دیگه خودم در ایران شدم مثلاً با اسم بنده میتونن به دیگران هم توهین کننهمانطور که رئیسجمهور ایران، ملت رو متهم کرد به کمحافظه بودن و با این ادعا بهصورت غیرمستقیم به شعور مردم توهین کرد.
البته من بهعنوان یک فکت شیت فکر میکنم دوستان گلم توی دولت معنای شعار امسال رو بد متوجه شدن و بجایدولت و ملت، همدلی و همزبانی اشتباهاً فکر کردن شعار امسال دولت برتر از ملت، همینه که هست می خوای بخواه نمی خوای نخواه هست، وگرنه چه دلیلی داره اینقدر وقت تلف کنن؟
یه روز صالحی میگه فکت شیت ایرانی نوشتهشده و نزد ظریف است و فرداش ظریف میگه نیازی به انتشار فکت شیت ایرانی نیست و رئیسجمهور هم میگه فکت شیت ایرانی قبلاً منتشرشده است حتی پیش از نسخه آمریکایی آن!
آقا من بهعنوان یک فکت شیت یک پیشنهاد دارم و اون این هست که از رو همین نسخه آمریکایی من یه کپی بگرین بدین به مترجم گوگل و برگردانم کنین به زبان فارسی بدین ملت حال کنن. والا اگه متن فارسی من بیاد بیرون خدا میدونه چیا توشهها. ازمن گفتن بود دیگه صلاح دولت خویش روحانی داند.
ناخدای انقلاب : من به خود مسئولین هم این را گفتهام همین چند روز؛ مسئولین باید بیایند مردم را و بخصوص نخبگان را از جزئیات و واقعیّات مطّلع کنند؛ ما چیز محرمانه نداریم، چیز مخفی نداریم. این مصداق همدلی با مردم است...
منبع: http://sayberi174.persianblog.ir/
مناسک حج برای به تصویر کشیدن اجماع بزرگ مسلمانان بسیار مهم است و شکی درآن نیست. اما این اهمیت تا کجاست؟ تاجایی که حجاج ایرانی هر توهین و هر جنایتی را بپذیرند؟ غیرتمان را زیر پا بگذارند؟
از همه این ها که بگذریم می بینیم وهابی های عربستان سعودی و خاندان آل یهود چگونه با پول هایی که از جیب همین زوار جمع می کنند، به کشور های مسلمان وحشیانه حمله و از تروریست ها حمایت می کنند.
برای دریافت اندازه اصلی بر روی عکس کلیک کنید
مگر کعبه چیست؟ کعبه یک سنگ نشان است که ره گم نشود حاجی احرام دگر بندببین یار کجاست. وقتی تو کشورمون این همه جوون هستند که مشکل ازدواج دارند چرا این پول رو بریزیم تو جیب وهابی ها؟ چرا دست یک جوون رو نمیگیرم تا ایمانش کامل بشه؟ این رو خدا بیشتر می پسنده یا حج رفتن؟
پ,ن : دیشب گرسنه بود ، دختری که مُرد، چه آسان به خاک پس دادیمش و همسایه اش زیارتش قبول... دیشب از سفر رسید، مکه رفته بود!
منبع: http://sayberi174.persianblog.ir/