خطر تفسیر اشتباه از «نرمش قهرمانانه» / دولت تدبیر در محاسبات اشتباه نکند!
ماجرای مذاکرات ژنو2 که با ادعای تلاش برای حل عادلانه و مسالمتآمیز درگیریهای سوریه برگزار میشود؛ دیگر یک رویداد یا اجلاس عادی جهانی بهشمار نمیرود. دلیل فوق العاده و حتی غیرعادی بودن کنفرانس ژنو2 را نباید در متن این اتفاق جستجو کرد؛ بلکه اتفاق مهم به رسمیت شناخته شدن تروریست های تکفیری به سبب مصوبات نشست ژنو1 است!
اما موضوع دعوت از ایران برای شرکت در مذاکرات بهاصطلاح صلح سوریه امری مهم بود که البته به فاصله حدود 24ساعته، پس گرفته شد!
* آبروی مملکت رفت یا نرفت؟
بهتر است در ابتدا یک سوال مهم مطرح کنیم:
در فضای برخی از شبکههای اجتماعی و بسیاری از شبکههای تلویزیونی ماهواره، اینگونه القا میشود که رعایت حجاب از سوی بانوان ورزشکار ایرانی در خارج از کشور و یا خروج صهیونیستها و متحدانشان از محل سخنرانی رییسجمهور سابق (در سازمان ملل)، معادل آبروریزی است! آیا نباید جلوی این آبروریزیها گرفته شود؟!!
پاسخ این سئوال اما کاملاً واضح است:
آمریکا و متحدانش به واسطه سرسپردگی به صهیونیسم جهانی، تحت هر شرایطی به دشمنی علیه ایران ادامه میدهند و رفتارهای خصمانه آنها یک امر عادی برای همه مردم دنیا است؛ لذا مقاومت در برابر خواستههای نامشروع سلطهجویان جهان، آبروی ملتی را با خطر مواجه نمیکند.
از سوی دیگر باید توجه داشت که پرونده هستهای ایران هنوز در جریان است. نمایندگان ما توافقی شش ماهه با آمریکا و دوستانش امضا کردهاند و امتیازات پرتعدادی به حریف دادهاند؛ بر فرض ارایه این امتیازات در چارچوب «نرمش قهرمانانه»، کمترین انتظار از دستگاه دیپلماسی ایران آن است که مانع از رفتارهای دوگانه و تحقیرآمیز آمریکا شود. رفتارهایی که در پیششرط گذاشتن برای حضور نماینده کشورمان در مذاکرات ژنو2 مطرح شد و کوشش آشکار آمریکا برای اهانت به ملت ایران محسوب میشد.
* لطفاً هوشیار باشید
به ملتی که خاطره قرراداد ننگن سعدآباد را در خاطره خود بهعنوان یک تجربه فوقالعاده تلخ حفظ کرده است، باید حق داد که نگران نتایج مذاکرات هستهای جاری باشد.
خوب است جناب ظریف و تیم همراه ایشان چند نکته مهم را مد نظر قررا دهند:
1- شعار «انرژی هستهای حق مسلم ماست» گفتمان غالب ایرانیان است؛ لذا خوب است که نمایندگان دستگاه دیپلماسی کشور، تمام تلاش خود را برای عدم تکرار یک «سعدآباد» دیگر بهکار گیرند.
2- موضوع «نرمش قهرمانانه» که در فرمایشات مقام معظم رهبری تبلور یافته است، نباید با کمک کوران تعابیر نامتعارف، مورد سوءاستفاده قرار گیرد.
3- حفظ هوشیاری در همه عرصههای دیپلماتیک خصوصاً در مواجهه با شیبطان بزرگ، آمریکای جهانخوار، امری لازم، ضروری و غیرقابل چشمپوشی است.
4- مسئولان وزارت خارجه در دوران دولت یازدهم، کوشیدهاند تا نتیجه عمده مذاکرات ژنو را، گشایش در امور اقتصادی جامعه معرفی کنند؛ حال اگر این گشایش در حد انتظار مردم نباشد و یا اصلاَ اتفاق نیفتد، جناب محمد جواد ظریف و دولت «تدبیر و امید» باید در پیشگاه خدای تبارک و تعالی و در برابر ملت ایران، پاسخگوی عقبنشینیهای بهظاهراً مصلحتی در برابر دشمنان قسمخورده ملت ایران، باشند.
5- دعوت از ایران برای شرکت در مذاکرات ژنو2، اتفاقی مهم بود اما آنقدری اهمیت نداشت که در حد یک پیروزی بزرگ معرفی شود؛ لذا اگر این دعوت را پیروزی بزرگ بدانیم، باید پس گرفته شدن دعوت را شکستی عظیمتر محسوب کنیم.
6- در حال حاضر این سئوال در ذهن عموم مردم و بخشی از نخبگان جامعه بهوجود آمده است که منظور از مذاکرات شفاهی چیست؟ چرا بان کی مون دبیر کل سازمان ملل برای توجیه بازپس گرفتن دعوت خود از ایران، از تفاوت قول و قرار شفاهی «ظریف» با سخنان اخیر وی (موضع محکم درباره عدم پذیرش مصوبات ژنو1) سخن میگوید؟ آیا این صحیح است که وزیر خارجه کشورمان، قول مساعد داده است که ایران، مصوبات کاملاً ضدایرانی و ضداسلامی ژنو1 را به رسمپت میشناسد؟ اصولاً چگونه میتوان مصوبهای را تأیید کرد در حالی که نه در رأیگیری و نه در مرحله نگارش آن، نقشی برای ایران در نظر گرفته نشده بوده است؟
* آنان که با اسم نرمش قهرمانانه، تساهل و تسامح را زنده میکنند
در حال حاضر کلیدواژه «نرمش قهرمانانه» در دولت «تدبیر و امید»، تبدیل به یک واژه پرکاربرد شده است. بعضی از وزرای دولت یازدهم مانند وزیر خارجه، در سایه استفاده از این کلمه، عموم کارهای صواب و ناصواب خود را موجه جلوه میدهند. در این بین هستند وزرایی که ظاهراً قصد دارند با کمک استفاده از فضای «نرمش قهرمانانه»، اقدام به اجرای برنامههای نخنمای دوره اصلاحات میکنند. بهعنوان مثال در حوزه فرهنگ، این موضوع آنچنان بالا گرفته است که نهتنها هنرمند «ارزشی» و «غیر ارزشی» را همانند مینامند، بلکه بازیگران کشف حجاب کرده و مسألهدار را در کنار فیلمهای حامی فتنه88 روانه جشنواره تئاتر و فیلم فجر میکنند.
* گذشته چراغ آینده است
از نخستین حضور استعمار در ایران که به حضورنمایندگان انگلیس و کمپانی هند شرقی در دوران صفوی مربوط میشود تا دوران اخیر و رفتار آمریکا با کشورمان طی مدت بیش از 60 سال اخیر، حقایق و نکات مهمی را یادآوری میکند. مهمترین این نکات آن است که اصولاً مشی و حقیقت رفتار و ماهیت کردار آمریکا تغییر ناپذیر است و بلا استثناء تمام افرادی که این امر را از یاد بردهاند، با زیانهای غیرقابل جبران مواجه شدهاند.
در چنین شرایطی خوب است تا دستگاه دیپلماسی کشورمان از اتفاقات گذشته پند بگیرد و رفتارهای پیشین سران کاخ سفید را در کنار ماجرای باز پس گرفته شدن دعوت از ایران در کنفرانس ژنو2 قرار دهند تا آینه عبرتی پیش روی خود داشته باشند و خدای ناکرده در دامی که برایشان پهن شده است، گرفتار نشوند.