5 فرزند دارم که حسن فرزند اول من است وبعد از او صدیقه، طوبا،حسین وآمنه هستند.
«حسن» با همه کارهایی که دارد هروز از طریق تلفن جویای حال من است وبا من صحبت می کند هر چند کوتاه. حتی در زمان تبلیغات انتخاباتی که خیلی هم مشغول بود، به من زنگ می زد و چندکلام هم که شده با من حال و احوال می کرد.
آخرین باری که پسرم را از نزدیک دیدم، عید نوروز بود. می خواستم بعد از انتخابات هم به دیدنش بروم .اما وضعیت جسمانی به من اجازه نداد وتلفنی به فرزندم تبریک گفتم.
عروسم، خواهرزاده ام هم هست. پسرم وقتی 20 ساله بود با عروسم که آن موقع 14 سالش بود ازدواج کرد.
حسن، بیشتر کودکی اش را با مطالعه و قرآن خواندن می گذراند. درسش هم آن قدر خوب بود که چند سالی را هم جهشی درس خواند. از همان کودکی شیطنت خاصی نداشته وآرام بود.
خطبه عقدازدواج تمام فرزندان و وابستگان نزدیک را دکتر روحانی می خواند.
هر وقت حاج حسن پیش ما می آید همه خانواده در خانه پدری جمع می شوند.
حسن بین همه ورزشها به کوهپیمایی وشنا علاقه بیشتری دارد.
اومده بود مرخصی. نصفه شب بود که با صدای ناله ش از خواب پریدم. رفتم پشت در اتاقش. سر گذاشته بود به سجده و بلند بلند گریه می کرد؛ می گفت: «خدایا اگر شهادت رو نصیبم کردی می خواهم مثل مولایم امام حسین(علیه السلام) سر نداشته باشم. مثل علمدار حسین(علیه السلام) بی دست شهید شم...»
وقتی جنازه ش رو آوردند، سر نداشت. یک دستش هم قطع شده بود، همون طور که دوست داشت. مثل امام حسین(ع)، مثل حضرت عباس(ع)....
برگرفته شده از hamaseye92.blog.ir
صادق زیبا کلام - استاد علوم سیاسی دانشگاه - اما معتقد است : احمدی نژاد بعد از رفتارهایی که با هاشمی انجام داد ضرب المثل «چوب خدا صدا ندارد، اگر بخورد دوا ندارد» را با تمام وجود حس کرد و به همین دلیل بدش نمیآمد که با روی کار آمدن روحانی، کمی از آن مسایل جبران شود و هاشمی را خوشحال ببیند.
در روزهایی که رسانه ها چندان سراغ موضوع احمدی نزاد نمی روند؛ گفت و گو با منتقد او که لحن متفاوتی را درباره وی به کار می برد خواندنی است. با صادق زیبا کلام درباره تصور او از موضع احمدی نژاد پس از انتخاب دکتر حسن روحانی گفت و گو کرده ایم:
*ترجیح احمدی نژاد پیروزی کدام کاندیدا بود؟
دوست دارم در جواب سؤال شما اینطور بگویم که احمدی نژاد با موفقیت کدام یک مخالف بود و دوست داشت که پاستورنشینی چه کسی را نبیند. مطمئنا بیشترین مخالفت را با آقای قالیباف دارد و شهردار فعلی تهران در صدر لیست منفوران رییس فعلی دولت قرار دارد. یعنی تشکیل دولت توسط او بدترین اتفاق برای احمدی نژاد بود. همچنین مدال نقره از این لحاظ به سعید جلیلی میرسد. چون جلیلی از خیلی جهات با احمدی نژاد شباهت دارد و رفتارش به طرز حزن انگیزی یادآور محمود احمدی نژاد سال 84 بود.
*با این توضیحات چرا باید با او در تضاد باشد؟
ناراحتی احمدی نژاد به این دلیل است که احساس میکند اصولگرایان از او برای تخریب هاشمی رفسنجانی و همچنین به حاشیه راندن اصلاحات بهره برداری کردند و هنگامی که دیگر برایشان کاربردی نداشت، او را انگار به دور انداختند و به همین دلیل سعید جلیلی را هم عضو همان گروهی می داند که به او بد کردند و به تخریب او پرداختند.
*و نفر سوم؟
علی اکبر ولایتی.
* اما او چهره ای معتدل و حاشیه گریز است و گریزان ازهیاهوها.
با نظر شما و این که ولایتی رسما چهره معتدل و میانه رویست موافقم اما از نظر احمدی نژاد ولایتی هم به مجموعه ای تعلق دارد که از او بهره برداری کردند و زمانی که احساس کردند دیگر به دردشان نمیخورد، کنارش زدند.
نفر چهارم محسن رضایی است که مشکل خاصی بااحمدی نژاد نداشت .پس او را هم در ردیف تخریب کنندگان نمیبیند. بنابر این اگر آقای رضایی رییس حمهور میشد، برای رییس جمهور فعلی خیلی ناخوشایند نبود. ولی با توجه به شناختی که از احمدی نژاد دارم، تاکید دارم در لیست شش نفره کاندیداها، حسن روحانی آخرین کسی بود که رییس جمهور شدنش، رییس جمهور فعلی را آزار میداد.
*یعنی احمدی نژاد، نماینده هاشمی رفسنجانی را به نماینده های اصولگرایی ترجیح میدهد؟
قطعا بله.
*این "قطعا "از کجا میآید؟
ببینید! حسن روحانی در انتهای لیست بغض و کینه احمدی نژاد قرار میگیرد و این دلیلی ندارد غیر از اینکه روحانی نماینده هاشمی در انتخابات بود.
*یعنی احمدی نژاد از پیروزی گزینه هاشمی «خوشحال» است؟
بله. هیچ کس به اندازه احمدی نژاد نمیداند که در این چند سال دولتیها تا چه حد به هاشمی رفسنجانی ظلم کردهاند و او با اتهامهای بی مورد مواجه شده است. احمدی نژاد شخصا از سال 84 با هاشمی ناجوانمردانه رفتار کرد، هیچ کس به اندازه خودش نمیداند که تمام مهره های هاشمی را با ندانم کاری کنار گذاشت، حتی با استاندار یکی از استان های مهم به دلیل استقبال از هاشمی برخورد کرد.
او هر کاری میتوانست انجام داد و جالب اینکه هاشمی هیچ واکنشی نشان نداد. به همین دلیل احمدی نژاد بعد از رفتارهایی که با او انجام داد ضرب المثل «چوب خدا دوا ندارد، اگر بخورد صدا ندارد» را با تمام وجود حس کرد و به همین دلیل بدش نمیآمد که با روی کار آمدن روحانی، کمی از آن مسایل جبران شود و هاشمی را خوشحال ببیند.به این دلیل گفته بودم محال است اجازه بدهد حتی تخلفی کوچک در انتخابات رخ دهد.
*فارغ از این بحث ، راز واکنش آرام و بی حاشیه احمدی نژاد به رد صلاحیت مشایی چه بود در حالی که احمدی نژاد را با حاشیه ها می شناسیم . در حالی که گفته میشد احمدی نژاد به راحتی حاضر نیست از قطار قدرت پیاده شود.
این نظر خیلی مطرح میشود و اصلا این اصطلاح را من در مطبوعات رواج دادم که آقای احمدی نژاد به راحتی حاضر به ترک پاستور نمیشود و به همین دلیل حتی حالت هایی را درباره واکنش احمدی نژاد به رد صلاحیت مشایی میآوردم و در کمال شجاعت باید بگویم گمانه زنیهای من غلط بود و فکر او را درست نخوانده بودم و فکر میکردم مقاومت بیشتری نشان می دهد. البته یکبار اقای حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان نوشت احمدی نژاد هیچ مدرکی در دست ندارد. البته اگر هم سندی از کسی دارد، شاید به دلیلی افشا یا منتشر نکرد.
*چه دلیلی؟
به نظر من حالا که انتخابات با شکست قاطع اصولگرایان تمام شد، احمدی نژاد این فرصت را دارد تا به اصولگرایان منتقد خود بگوید در سال 84 و 88 این «خود» من بود که رای گرفت و ربطی به جریان اصولگرایی نداشت .پس نباید بر سر او منت بگذارند، چرا که در غیاب او بود که آنها با فاصله زیادی به کاندیدای رقیب باختند. البته شاید هم اصولگرایان در واکنش بگویند ندانم کاریها و سیاستهای غلط احمدی نژاد موجب شد که جامعه به گزینه های اصولگرایی روی خوش نشان ندهد.
*واقعیت چیست؛ احمدی نژاد درست میگوید یا اصولگرایان؟
هم اصولگرایان درست میگویند و هم احمدی نژاد. جریان اصولگرایی در رای آوری او در دو انتخابات تاثیر داشتند. البته احمدی نژاد هم شخصیت و کاریزمای رای آوری داشت، کافی است تا او را با سعید جلیلی مقایسه کنید تا بیشتر متوجه این موضوع شوید.به نظر من کاریزمای محمد غرضی از جلیلی بالاتر بود. در پایان لازم میدانم بگویم سکوت احمدی نژاد همه را غافلگیر کرد اما الان میتواند به همه مخالفانش بگوید که همه اتهامهای وارده غلط بود و با مردانه و صادقانه برگزار کردن انتخابات به لحاظ اخلاقی در مواجهه با رقبا برنده شد.
جدول آرای نامزدها به تفکیک استان ها را که نگاه می کنی در برخی استان ها رای بالای برخی نامزدها قابل پیش بینی است و در برخی استان رفتار انتخاباتی مردم آن استان، غیرقابل پیش بینی بوده است.
معادلات قالیباف در تهران به هم ریخت
تونل توحید، تونل نیایش، اتوبان امام علی، بوستان ولایت و همه پروژه هایی که جنوب را به شمال تهران وصل می کرد نماد مدیریت شهری محمد باقرقالیباف در هشت سال گذشته است. تابلوهای روزشمار پروژه های شهری، بهره برداری از این پروژه ها را تقریبا در سر موعد نشان می داد، اقدامات عمرانی قالیباف در تهران، انتظار رای اول را برای او در این کلان شهر بار آورده بود. اتفاقی که نیفتاد. حسن روحانی در تهران با یک میلیون و 326 هزار و 964 هزار رای در صدر قرار گرفت و محمد باقر قالیباف 725 هزار و 854 رای در تهران کسب کرد.
مشهد، قالیباف دوم، جلیلی سوم
با وجودی که دو نامزد انتخاباتی این دوره از خطه خراسان رضوی بودند اما مردم این استان بیشترین رای را به روحانی داده اند. دراستان خراسان رضوی از بین سه میلیون و 28 هزار و 910 رای حسن روحانی 43 درصد آرا را به دست آورده و محمد باقر قالیباف که اهل طرقبه مشهد است 32 درصد آرا را کسب کرده است. سعید جلیلی دیگر نامزد مشهدی این دوره از انتخابات در استان خراسان رضوی 13 و نیم درصد آرا را به دست آورده است. در شهرستان مشهد هم حسن روحانی با 498هزار و 2رأی، محمدباقر قالیباف با 442هزار و 71رأی، سعید جلیلی با 222هزار و 971رأی در رتبه های اول تا سوم قرار گرفته اند.
استانی که رضایی بالاترین رای را آورد
خوزستان و اهواز، دیاری بود که قالیباف و محسن رضایی چندباری به آنجا سفر کردند. دو فرمانده جنگ ازظلمی که به اهواز و خرمشهر رفته صحبت کردند و با عشایر استان هم دیدار کردند. حسن روحانی هم به این دیار سفر کرد. تفاوت در این بود که رضایی متولد این استان است و طبیعی هم بود که در این استان بالاترین رای را بیاورد. او در خوزستان 921 هزار و 570 رای آورد و حسن روحانی در مرتبه دوم 675 هزار و 492 رای آورد. قالیباف در این استان 117 هزار و 977 رای آورده بود.
رای روحانی در شهرستان محل تولد احمدی نژاد
در سمنان استان محل تولد حسن روحانی، طبیعی بود که بالاترین رای برای وی باشد. روحانی در این استان 157 هزار و 133 رای کسب کرده است. در مرتبه دوم محمد باقر قالیباف 87 هزار و 598 رای کسب کرده است. نکته جالب رای حسن روحانی و قالیباف در شهرستان های سرخه- محل تولد روحانی- و آرادان- محل تولد احمدی نژاد- است. روحانی در آرادان 4 هزار و 20 رأی آورده و محمدباقر قالیباف 2 هزار و 91 رأی. در سرخه با مجموع 12366 رای قالیباف توانسته است یک هزار و 444 رای کسب کند. حسن روحانی در شهرستان محل تولد خود 8 هزار و 639 رای کسب کرده است.
استانی که معادلات را تغییر داد
رفتار انتخاباتی مردم قم غیرقابل پیش بینی ترین رفتار انتخاباتی این دوره بود. بنا به حمایت آیت الله مصباح یزدی از سعید جلیلی انتظار این بود که او در این استان بالاترین رای را بیاورد. یا حداقل از آنجایی که رسانه های حامی علی اکبرولایتی خبر حمایت جامعه مدرسین حوزه عملیه قم از وی را منتشر کرده بودند انتظار بود ولایتی رای قابل تاملی در این استان بیاورد. اما مردم این استان ظاهرا تمایل داشتند رئیس جمهورشان عباپوش و روحانی باشد. حسن روحانی در این استان 210 هزار و 677 رای آورد و سعید جلیلی در مرتبه 121 هزار و 237 رای کسب کرد. محمدباقر قالیباف 89 هزار و 987 رای در این استان کسب کرد.
یزد با عارف بود
زمانی رئیس جمهور کشور و معاون اولش یزدی بودند. محمدرضا عارف معاون اول سید محمد خاتمی که این دوره در انتخابات ریاست جمهوری نامزد شده بود در روزهای پایانی به توصیه خاتمی و به نفع روحانی کنار کشید. عارف، حرف مراد خود را پذیرفت و یزدی ها از عارف خط گرفتند. رای قالیباف، جلیلی و سایر نامزدها در استان یزد به 100 هزار هم نرسید. حسن روحانی در این استان با کسب 343 هزار و 361 رای، در رتبه اول قرار گرفت.
رای جالب هم استانی های مشایی به روحانی
نکته جالب دیگر آنکه هیچ تحلیلی هم بر آن نمی توان نوشت رایی است که هم استانی های اسفندیار رحیم مشایی به روحانی داده اند. استان مازندران از استان هایی است که روحانی رای چشمگیری در آن جا کسب کرده است. از یک میلیون و نهصد هزار رایی که در این استان جمع آوری شده است نزدیک به یک میلیون و صد هزار نفر به حسن روحانی رای داده اند و هشتصد هزار بقیه بین سایر نامزدها پخش شده است
به اعتقاد کارشناس شورای آتلانتیک در حالی پیروزی روحانی در انتخابات فرصتهای پیشرفت در مذاکرات هستهای را در صورتی که آمریکا نیز مایل به مصالحه باشد، افزایش میدهد که وی همانند گذشته همچنان بر حق ایران برای غنیسازی اورانیوم تاکید خواهد کرد.
به گزارش خبرگزاری فارس، «باربارا اسلاوین»، کارشناس ارشد شورای آتلانتیک درباره مسائل ایران در مطلبی با عنوان «فرصتهای توافق هستهای با روحانی افزایش مییابد» در پایگاه خبری-تحلیلی «المانیتور» مینویسد: در دوران 16 سالهای که روحانی دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران بود، روابط این کشور با غرب به طور قابل توجهی بهبود یافت. البته هنوز برای گفتن اینکه نتایج انتخابات که در آن روحانی 18.6 میلیون از 37 میلیون رای را بدست آورد منجر به تغییری سریع در سیاست ایران یا راهبرد مذاکرهایش میشود، زود است. در واقع روحانی قطعا بر حق ایران برای غنیسازی اورانیوم تاکید خواهد کرد، مسئلهای که وی در جریان تصدی پست مذاکرهکننده ارشد ایران نیز بر آن پافشاری میکرد. وی سال 2005 در گفتوگو با اسلاوین گفت که ایران خواستار روابط بهتری با آمریکاست اما از چرخه سوخت هستهای خود دست نکشیده و به تهدیدهای آمریکا پاسخ مثبت نمیدهد.
حل مسئله هستهای به واکنش آمریکا و شرکایش بستگی دارد
همچنین اکنون حل مسائل به این مسئله بستگی دارد که دولت اوباما و شرکای مذاکرهکنندهاش به پیروزی روحانی چه واکنشی نشان دهند. گزارشات متعددی نشان میدهد که گروهها و اندیشکدههای بانفوذ در واشنگتن از دولت اوباما میخواهند تا پیشنهاد بهتری را به ایران بدهد که شامل کاهش قابل توجه تحریمها در ازای محدودیت قابل تایید برنامه هستهای ایران باشد. تاکنون گروه 1+5 تنها متعهد شده تحریمها علیه دسترسی ایران به فلزات گرانبها و صادرات مواد پتروشیمی را در ازای توقف تولید اورانیوم 20 درصد، ارسال بیشتر اورانیوم 20 درصد ذخیرهشدهاش و تعلیق همه فعالیتهای غنیسازی در تاسیسات زیرزمینی فوردو کاهش دهد.
صالحی گزینه خوبی به عنوان مذاکرهکننده جدید هستهای است
با تحلیف روحانی در ماه آگوست، انتظار میرود که سعید جلیلی به وظایف خود به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی و مذاکرهکننده ارشد هستهای ایران پایان دهد و به نظر میرسد علی اکبر صالحی، وزیر خارجه کنونی این کشور که یک فیزیکدان فارغالتحصیل از دانشگاه ماساچوست است، بهترین گزینه برای جایگزینی وی باشد. هنگامی که اوباما در سال 2009 به قدرت رسید به طور علنی متعهد شد در صورت تمایل کشورهای مخالفی مانند ایران دست خود را به سوی آنها دراز کند. اکنون زمان تلاش دوباره برای انجام این کار است.
انتهای پیام/ص