• وبلاگ : بردبري
  • يادداشت : حصري که واجب بود
  • نظرات : 0 خصوصي ، 33 عمومي
    • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      
     
    + سيما 
    //[گل][گل][گل]////[گل][گل][گل]////[گل][گل][گل]////[گل][گل][گل]////[گل][گل][گل]////[گل][گل][گل]////[گل][گل][گل]////[گل][گل][گل]//


    سلام ممنون از حضورتون.................................[گل]

    چه دعايي کنمت بهتر از اين :
    خنده ات از ته دل
    گريه ات از سر شوق
    و دلت کلبه اي از مهر و صفا
    قلب تو جلوه اي عشق و ارادت به خدا
    *******************
    دوستاي گلم روزتون مبارك باشه
    ميخوام امروز همگي براي همديگه دعا كنيم وبراي همديگه هرچي خوبيه آرزو كنيم


    //[گل][گل][گل]////[گل][گل][گل]////[گل][گل][گل]////[گل][گل][گل]////[گل][گل][گل]////[گل][گل][گل]////[گل][گل][گل]////[گل][گل][گل]////[گل][گل][گل]////[گل][گل][گل]//
    پاسخ

    تو نيستي هوا سربي است از آسمان شهر باران سنگ مي بارد. تو نيستي و همه ي دلتنگي ها با من است. بايد براي به تو رسيدن قد بکشم!نبودت را چگون تاب بياورم وقتي بي تو آماج پريشانيم، بغضم به وسعت هستي است به تلخي لحظه هاي بي تو بودن!لحظه ها بي تو نمي گذرند ، آوار مي شوند اين پريشاني و تشويش اين روزهاي بي تو ، روز بيداد است بر عاشق ترين چشمي که در جست و جوي توست!آسمان ابري است ، باراني است.بي تو آسمان دل من ابري تر پرباران تر، شانه هايت کو تا گريه کنم ؟ بي تو چون تنها ترين درخت، اسير تازيانه ي طوفانم، پريشان و بي قرار، کجاست دستي که آرامش جهان را به جان من پيوند مي زند؟
    + بهار 
    مثل ساحل آرام باش تاديگران مثل دريابي قرارت باشند...
    پاسخ

    تو نيستي هوا سربي است از آسمان شهر باران سنگ مي بارد. تو نيستي و همه ي دلتنگي ها با من است. بايد براي به تو رسيدن قد بکشم!نبودت را چگون تاب بياورم وقتي بي تو آماج پريشانيم، بغضم به وسعت هستي است به تلخي لحظه هاي بي تو بودن!لحظه ها بي تو نمي گذرند ، آوار مي شوند اين پريشاني و تشويش اين روزهاي بي تو ، روز بيداد است بر عاشق ترين چشمي که در جست و جوي توست!آسمان ابري است ، باراني است.بي تو آسمان دل من ابري تر پرباران تر، شانه هايت کو تا گريه کنم ؟ بي تو چون تنها ترين درخت، اسير تازيانه ي طوفانم، پريشان و بي قرار، کجاست دستي که آرامش جهان را به جان من پيوند مي زند؟
    + محيا 
    فقط رفت؛ بدون کلامي که بوي اشک دهد.

    فقط رفت؛ بدون نگاهي که رنگ حسرت داشته باشد.

    فقط رفت...فقط رفت و من شنيدم،که توي دلش گفت راحت شدم.

     <      1   2   3