دو ضلعِ يک زاويه ايم انگار،
هرچه پيش مي رويم
دورتر مي شويم.بيا به ابتدايِ عاشقي برگرديم!
هر چه ميدويم به هم نميرسيم
ولي دست کم خوب است که:
هميشه در کنار هم هستيم!
خورشيد، پشت ِدكمهي پيراهن توست
شب، خوشهاي از گيسوان خرمن توست
وحشيترين پيک بهار! آرامش من -
در طعم آن لبهاي چون آويشن توست
"آه اي دهان كوچكت مُهر نمازم"
"تسبيح بوسههاي من در گردن توست"
تو در خودت دنبال من ميگردي، اما
من آن جهانگردم كه دنيايم تن ِتوست
من هم شنيدم وصف آهوي خُتن را
چيني كه من ميخواستم در دامن توست
تا کي همه جا بدون تو غم بخوريم؟ پس کي تو مي آيي آب زمزم بخوريم؟ اين جمعه خدا کند بيايي آقا يک نان و پنير ساده باهم بخوريم